اشعار آرزو حاجی خانی (مجموعه غزل 1)

نام مجموعه: کاری به جز دلت

اشعار آرزو حاجی خانی (مجموعه غزل 1)

نام مجموعه: کاری به جز دلت

9

دستت به دست دلبر ِ طناز لعنتی ت

با آن نگاه ساده ی پر راز لعنتی ت


یک روز از جهنمِ این شهر رفتی و

عشقت به پا شد از شبِ شیراز لعنتی ت!


با من دلت نبود که... حتی دروغ بود

آن دوست دارم از سر ابراز لعنتی ت


برگرد و عاشقانه رها کن درون من...

هر شب مرا برقص به این ساز لعنتی ت


یکبار هم اگر شده با من قدم بزن

در باغهای خلوت و دلباز لعنتی ت


وقت قرار هر شب ِ پاییزهای گرم

وقت تولد تو و آغاز لعنتی ت...!


تیر ِخلاص زندگی ام شکل اشک بود

تیری که خورده است به پرواز لعنتی ت


آرزو حاجی خانی

کاری به جز دلت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد