باران به چشمانم زده، اما دلم خوب است
حتی نمک پاشیده ای بر زخم هم خوب است
دمنوش آرامش برایم دم نکن... تنها،
در التیام دردهایم نیش و سم خوب است
وقتی در این دنیا کسی از عشق، بارَش نیست
پس دوستت دارم کجایش دم به دم خوب است
از روزهایی که دلت، پرشور و طوفانی ست
فهمیده ام که بعد این، هر چیزِ کم خوب است
عاشق کُشی کن بعد آن مرده پرستی هات
دلخوش به اینم، دست آخر، مردنم خوب است
گفتی پس از این دور باشی، مصلحت این است
اینقدر هم باور نمیکردم، ستم خوب است
من یک زنم که با هوای سوز همدردم
اما تو حالت با هوای دود و دم خوب است!
گیرم که روزم بی تو خوش باشد، دلم هم گرم
تا با تو تقدیرم زده هر چه رقم، خوب است
با نوش داروی نگاهت بعد سهرابم
با زجرهایت، باز عاشق می شوم خوب است
دریا به ساحل می رسد، آتش بزن دل را
بعد از غروبی سرد، چای تازه دم خوب است
از عشق رنجیدی، هوا غمبار در شهرت
در حس دلتنگی... ولی با تو قدم خوب است
از هر چه میب خشی دلت را...، آرزو کردم_
با تو سفر در جاده ی پر پیچ و خم خوب است
فصل شکارست و دلت هم شیرتر از من
آهوت هم از بی قراری کرده رم،... خوب است
از هر طرف از راه می آیی ولی رفته ست
آنکس که عادت کرده دیگر، بی تو غم، خوب است
این درد را با عشق شیرین کن، تو هم خوش باش
که آرزوی عشق به اسمت قسم، خوب است!!
آرزو حاجی خانی
کاری به جز دلت